نمیدونم چرا من هرچه قدر تلاش میکنم توی ذهنم جایگاه کسی رو بالا ببرم،باهاشرفیق بشم،براش از جونم مایه برارم خودش یه کاری میکنه که از چشمم بیفته.
فقط امیدم به آینده اس.اینده ای که خیلی تو ذهنم رویایی ساختمش اما هیچ تلاشی برای تحقق بخشیدن بهش نمیکنم.
نمیدونم کجای کارم میلنگه که،هییییچ وقت نمیتونم اونطوری که باید از داشته هام لذت ببرم.سال جدید شروع شدو خیلی از مشکلات پارسالم الان نیستن.که اگر هزار مرتبه هم شکر خدا رو به جا بیارم بازم کمه.تا الانش که خوب بوده اما بعدشو نمیدونم.تا الان دیگران کاری کردن که از زندگیم لذت نبرم،اما اگر از این به بعد خودم باعثش بشم هیچوقت خودمو نمیبخشم.
درباره این سایت